سیستم مدیریت عملکرد کارکنان

اسکات آدامز در کتاب پرفروش اصول دیلبرت مینویسد: "در عالم نظریه، فرایند بازبینی عملکرد، تعامل مثبت بین مدیران و کارکنان برای حداکثر کردن عملکرد است، ولی در عالم واقع مثل این است که سنجاب مرده ای را در حیاط خانه خود پیدا کنید و احساس کنید بهترین راه حل آن است که آن را به پشت بام همسایه پرتاب کنید"؛ یعنی پس از ارزیابی عملکرد کسی مسئولیت شکستها را بر عهده نمیگیرد.
شاید بتوان گفت که عملکرد همه کسانی که در سازمانها کار میکنند ارزیابی میشود، ولی مدیریت عملکرد در بسیاری از سازمانها بصورت نظام مند انجام نمیشود. مدیریت عملکرد کار چندان ساده ای نیست و عوامل زیادی در اثربخشی آن دخیل اند و از آنجا که به طور زنده در محیط کار رخ میدهد حساسیت زیادی دارد.
هنریش فون پیرر یکی از مدیران عامل زیمنس عنوان میکند که «موفقیت هر سازمانی به عملکرد افراد آن بستگی دارد»
یک کج فهمی اساسی در اکثر سازمانها این است که مدیریت عملکرد، وظیفه واحد مدیریت منابع انسانی است. مدیران سایر واحدها تصور میکنند که باید وقت ارزشمند خود را صرف تکمیل یکسری فرمهای بی فایده در زمانهای خاصی بکنند و به واحد منابع انسانی تحویل دهند. این مدیران همیشه از این کارهای بی فایده شکایت دارند؛ چرا که معتقدند آن چیزی که سازمان را پا برجا نگه داشته محصولات آن است و تلاش و عملکرد افراد در مقابل آن یک مسأله فرعی است. به عقیده آنها باید بر اساس ارشدیت به افراد پاداش داده شود؛ از این رو، نباید وقت را تلف کرد و برای پرهیز از هرگونه شکایت و نارضایتی، به همه افراد حداکثر نمره را در فرم داد تا همگی خوشحال و راضی باشند و خواستار جلسات متعدد برای تغییر نمرات ارزیابی خود نباشند.
منبع: کانال مدیران منابع انسانی تعالی اندیش