ترس و دلهره از بیان نقطه نظرات/ مخفی کردن مشکلات
در برخی سازمانها، افراد میگویند وقتی سر کار میآیند نقاب به چهره میزنند تا خودشان را حفظ کنند. آنها واکنشهای واقعی از خود نشان نمیدهند. در زمان طراحی یا مهندسی مجدد فرآیندها، بعضی از عوامل شکست یا نتیجه نگرفتن از فعالیتها مسائل و مشکلات مدیریتی است. افراد چگونه مطمئن باشند که اگر این موارد را به راحتی مطرح نمایند، علیه آنها استفاده نخواهد شد؟
ترس و دلهره مشکلی نیست که به راه حل نیاز داشته باشد، وجود آن طبیعی است و حتی پاسخ مناسبی به تغییرات میباشد. غلبه بر ترس مستلزم تمایل مدیریت به شنیدن و فهمیدن دیدگاههای متفاوت و تغییر ذهنیت در هنگام نیاز است. ترس و دلهره در اکثر سازمانها به عنوان مانع عمل میکند. اعتماد واقعی با رشد اعتماد متقابل افراد به یکدیگر و تکامل شبکه امنیت روانی به تدریج و طی زمان در بین اعضاء افزایش مییابد. آیا مدیران صدای سایر اعضای تیم را میشنوند. برخی از افراد مشتاقند و برخی دیگر مردد هستند، اجازه بدهید نظرات هر دو گروه شنیده شود.
هر چه افراد بیشتر حس کنند که به حرفهایشان توجه میشود، بیشتر به رهبری و یکدیگر اعتماد میکنند. بن بستهای غیر منتظره و نقاط ضعف سیستمی فرصتهای بهبود بیهمتا و گرانبهایی برای نشان دادن اعتماد واقعی است.
وقتی افراد میبینند با وجود شکست مواخذه نمیشوند، متوجه مسئولیت مشترک میگردند و یاد میگیرند در آینده بهتر عمل کنند. این مسئله پیامی قوی برای اعتماد عمومی دارد. بالعکس وقتی افراد با وجود شکست و یا به اصطلاح وجود عدم انطباق حاصل از نتایج ممیزیهای داخلی و خارجی با مواخذه و تنبیه مدیریت مواجه می شوند، به مرور زمان نقاب به چهره زده و طوری رفتار میکنند که مشکل، عدم انطباق و شکستی وجود ندارد و همه سیستم منظم و مرتبط کار میکند. تعدادی از شرکتها به دلیل مخفی کردن مشکلات و عدم انعکاس آنها به مدیریت، با وجود داشتن انواع و اقسام گواهینامههای به اصطلاح مدیریت کیفیت، در حال ورشکستگی و انحلال و نابودیاند.
منبع: کانال آکادمی مدیریت حرفه ای