با خصوصیات شش نوع از فراوانترین کارمندان دشوار و بدقلق آشنا شوید.
1-:قربانی:
قربانی مسئولیت ناپذیرترین فرد محل کار است، به نظر میرسد اتفاقها همیشه برای یک قربانی میافتد.
چطور به قربانی نزدیک شویم و با او کنار بیاییم: مدیر باید گزارش پذیری و حساب دهی را به روشنی تعیین و تعریف کند، در مورد کاری که هرکس باید انجام دهد، کیفیت انجام کار، و زمان انجام آن، شفاف و صریح باشید.
از زبان مسئولیتپذیری که در کتاب برد با مسئولیتپذیری اثر هنری ایوانز به آن پرداخته شدهاست، استفاده کنید.
2- جهنده:
جهندگان مثل مارها، مارپیچ و فنرسان هستند، وقتی تحریک میشوند، از جا میپرند و حمله میکنند و با این کارشان هراس ایجاد میکنند.
جهندگان هر لحظه مستعد یاوه گویی و جار و جنجال هستند، آنها ممکن است خود رای یا حتی قلدر باشند، هیچکس کاملا نمیداند که این آدمها چه چیزی در چنته دارند.
چطور به جهندگان نزدیک شویم و با آن ها کنار بیاییم: عواملی را کشف کنید که منجر به رفتارهای این اشخاص میشود، اگر برای جهندگان مهم نیست رفتارشان چه تاثیری بر تیم میگذارد، انتظار تحول نداشته باشید.
با جهندگان طبق یک برنامهی 90 روزه کار کنید که فرصتهای رشد و تغییر را طرحریزی میکند، اگر این گام نتیجه نداد، از جهندگان بخواهید که آنجا را ترک کنند.
3- منفیباف:
منفیبافها همیشه آماده به نظر میرسند تا شانسهای خوب را به باد بدهند، با تغییر مخالف هستند و در برابر سیاستها و فرآیندهای جدید مقاومت میکنند.
چطور به یک منفیباف نزدیک شویم و با او کنار بیاییم: تحمل کردن کارمندان منفیباف میتواند سخت باشد ولی اگر مدیرها بدانند چهطور با آنها رفتار کنند، میتوانند در پویایی تیم واقعا مهم باشند.
هر تیمی به یک وکیل مدافع شیطان نیاز دارد، سعی کنید به بدبین سرسخت گروهتان کمک کنید تا از منفی بودن خودش به عنوان اهرمی در جهت نتایج مثبت برای گروه استفاده کند، ولی این آدمها را در نقشهای رهبری قرار ندهید:bangbang:
4- شبح:
جایی در میان راه این چیزها را میشنوید: متاسفم، امروز نمی توانم بیام، دوباره مریض شده ام، خیلی دوست دارم تو پروژهی جدید کمکتون کنم، ولی خیلی کار دارم، میرم بیرون قهوه بخورم. زود میام (یک ساعت غیبت!!) به نظر میرسد هروقت کاری باید انجام شود، اشباح غیبشان میزند.
چطور به اشباح نزدیک شویم و با آنها کنار بیاییم: متاسفانه اشباح به ندرت پیدایشان میشود، ممکن است برای یک مصاحبهی شغلی جیم بشوند، یا ممکن است ته دلشان بدانند این کار به آنها مربوط نیست.
یک گفتوگوی صریح و روراست دربارهی کارمند شایسته، معمولا موثرترین روش برای کنار آمدن با یک شبح است.
5-خودشیفته:
خودشیفتهها رو دروی اعضای تیم هستند، آنها فقط به فکر خودشان و احساساتشان هستند.
چطور به یک خودشیفته نزدیک شویم و با او کنار بیاییم: احتمال تغییر یک خودشیفته کم است، ولی تغییر ممکن است.
اگر یک خودشیفته خیلی با استعداد است، شاید راهی باشد که شرایطی ایجاد کنید که به تنهایی کار کند یا تعامل محدودی با تیم داشتهباشد، همچنین بعضی خودشیفتهها هستند که اگر انگیزهی خیلی قوی برای موفقیت داشته باشند، میتوانند گاهی خودشان را مطابقت دهند.
گرایش آنها به هدف به آنها انگیزه خواهد داد که رفتارشان را در محیط تیم اصلاح کنند.
6- انیشتین:
این آدمها باهوش هستند و این را میدانند، معمولا هم در آگاه کردن دیگران از این موضوع سریع عمل میکنند، انیشتینها در دیدگاههایشان سرسخت هستند. گاهی ممکن است متکبر به نظر بیایند.
چطور به یک انیشتین نزدیک شویم و با او کنار بیاییم: از یک فرد دانا بخواهید تاثیرات مثبت و منفی هوش او را بر تیم کشف کند، بگذارید انیشتین به طور انفرادی تحلیل کند و نتیجهگیری خودش را بکند، ولی این فرآیند را طوری هدایت کنید که آقا یا خانم انیشتین را در مورد تغییرات ضروری راهنمایی کنید.
نتیجه گیری راهبردی:
در کل، مدیریت کارمندان بدقلق هرگز آسان نیست و مهارتی است که پرورش آن ممکن است سالها طول بکشد، به هر حال، وقتی رهبران کارمندان مشکلدار را شناسایی کنند، میتوانند آنها را مدیریت کنند، یا رفتار و عملکردشان را اصلاح کنند یا از این سازمان بروند.
مهم نیست چه میشود، کارمندان دشوار و بدقلق باید هرچه زودتر راهنمایی بشوند تا تاثیر آنها روی بقیهی تیم به حداقل برسد.
منبع: کانال ترفند مدیریت
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی- منابع انسانی