به خاطر دارم چند سال قبل وقتی پشت میز کارم می‌نشستم، از زمین و زمان بیزار بودم و هر چیزی را که می‌دیدم، می‌شنیدم و حس می‌کردم، در من احساس تنفر ایجاد می‌کرد. در آن زمان به کارم اجازه داده بودم تا مرا از بین ببرد. می‌دانستم که اگر این‌گونه ادامه دهم، شکست را پذیرفته ام. البته، همان موقع هم به خودم می‌گفتم: کارم نمی‌تواند مرا از بین ببرد. هیچ چیز نمی‌تواند مرا «له» کند. باید بگویم شکل‌گیری این احساس منفی و مخرب از ایرادهای ساده‌ای شروع شد که رئیسم از من می‌گرفت: "چرا نتوانستی وقوع این اتفاقات را پیش‌بینی کنی؟"، "ما به تو در این پروژه احتیاج نداریم" و ...  

🎯تمام این ایرادها و طعنه‌ها باعث از بین رفتن اعتماد به نفس من می‌شد و مرا غمگین می‌ساخت. متأسفانه این ایرادها روز به روز بیشتر و دامنه دارتر می‌شد. نقطه پایان این وضعیت و نقطه آغاز شرایط خوب برای من، اتفاقی بود که در زمان صرف ناهار در ماشینم برای من پیش آمد. آن روز در ماشینم نشسته بودم و با بی‌میلی ناهارم را می‌خوردم که ناگهان چشمم به چند بادکنک افتاد که در هوای توفانی آن روز، در هوا به پرواز در آمده بودند. دیدم زن جوانی به همراه سه کودک خردسالش پرواز آن بادکنک‌ها را تماشا می‌کنند. مشخص بود که آن زن، بادکنک‌های پرنده را برای سه بچه‌اش خریده بود و احتمالا به علت وزش باد شدید، بادکنک‌ها در باد رها شده بودند. آن زن می‌دانست که دنبال کردن و دویدن در پی آن بادکنک ها فایده‌ای ندارد، پس با شادی و خنده نظاره گر پرواز آنها بود. همان موقع بود که دریافتم می‌توان موقعیت‌های تلخ و نامطلوب را با خنده و واکنش مثبت، به پدیده‌هایی شیرین و مطلوب تبدیل کرد؛ زیبایی بادکنک‌های پرنده چیزی بود که آن زن، بیشتر از ناراحتی مربوط به از دست دادن آنها احساس می‌کرد. آن روز من یاد گرفتم که زندگی و کار من هم مملو از لحظه‌های شیرین و زیبایی است که آنها را نمی‌دیدم.

من همیشه به مدیرانی که از من مشاوره می‌گیرند توصیه می‌کنم که مانع انتقال کارمندانی که تمایل به کار در شرکت را ندارند، نشوند؛ چرا که چنین کارمندانی هر چقدر هم که لایق باشند، کاری برای شرکت نخواهند کرد. از همین روی، ضروری است به‌طور منظم، جلسات گفتگو میان مدیران و کارمندان برقرار باشد. در همین جلسات است که رؤیاها و امیدهای کارمندان مشخص می‌شود و مدیریت می‌تواند درک عمیق‌تری از آنچه کارکنان را به حرکت و تلاش وا می‌دارد، پیدا کند. پس، اگر شما شاد نیستید باید تلاش کنید علت آن را دریابید و هنگامیکه به چرایی آن پی بردید، باید درصدد رفع مشکل و در نتیجه، شادتر شدن در محل کارتان برآیید.

مترجم: سید حسین علوی لنگرودی

منبع: کتاب  Work Happy Now