باغبان قصر و انگیزش کارکنان
روزی حاكم شهر دستور داد تا باغبان قصر را در ميدان شهر گردن بزنند. وزير حاكم كه مردی خردمند بود، پيش حاكم رفت تا علت را جويا شود و جان باغبان بيچاره را نجات دهد.
وزير پس از انجام تشريفات معمول پرسيد: «حاكم به سلامت باد، چه گناهی از اين نگون بخت سر زده كه چنين عقوبتي بر او رواست؟»
حاكم با نگاهی خشمگين به وزير گفت: «اين نگون بخت كه ميگويی چند باريست كه چون دزدان، به قصر دست درازی ميكنند و از ديوار باغ راه فرار ميجويند، هر چه در پی دزدان ميدود بدانها نميرسد. بار اول و دوم و سوم را بخشيديم، ولی به حتم او را عمدی در كار است. ترديد ندارم كه اين باغبان رفيق قافله و شريك دزدان است.»
وزير از شنيدن اين موضوع لبخندی زد و گفت: «نه اين مرد باغبان و نه هيچ باغبان ديگری دزدان را دست نتوان يافت؛ چون او برای حاكم ميدود و دزدان برای خود.»
حاكم از پاسخ وزير خوشش آمد و از خون باغبان گذشت.
✳️مديران عالی وقتی در چمبره قدرت فرو ميروند ديگر جز خود كسی را نميبينند و همين امر باعث ميشود تا زيردستان نسبت به وظایف محوله احساس خودبيگانگي كنند يا در انجام امور سهل انگاری کنند.
✳️اگر كاركنان، سازمان را از خود بدانند، علاوه بر انجام تمام و كمال وظايف محوله، از انگيزه های لازم برای پيشبرد اهداف و تعالی سازمان نيز برخوردار خواهند بود.

منبع: کانال مدیران منابع انسانی تعالی اندیش                             ارتباط با مدیر: hrm2020@