همانطور که در  قسمت 4  اشاره شد یکی از چالشهای اساسی منابع انسانی در هزاره جدید، چالش مهارتهای جدید است. در این بخش به بیان 10 مهارت کارکنان آینده در افق 2020 که مؤسسه آینده دانشگاه فونیکس آمریکا به آن اشاره کرده است می پردازیم.

1. ادراک: توانایی تشخیص معنای عمیق‏تر یا اهمیت چیزی که بیان می ‏شود.
توضیح: همچنانکه ماشین‏های هوشمند، کارهای تکراری، امور تولیدی روتین و شغل‏های خدماتی را بر عهده می‏گیرند، تقاضای فزاینده‏ای برای آن نوع مهارت‏هایی که ماشین‏ها در آن خوب نیستند به وجود می‏آید. اینها مهارت‏های تفکری سطح بالاتر هستند که نمی‏توان به صورت کد درآورد. ما آن‏ها را مهارت‏های ادراکی می‏نامیم؛ مهارت‏هایی که به ما کمک می‏کنند تا بینش‏های منحصر به فردی خلق کنیم که برای تصمیم‏گیری حیاتی هستند.

2. هوشمندی اجتماعی:  توانایی ارتباط گرفتن با دیگران به نحوی عمیق و مستقیم، درک واکنش‏ها و برانگیختن آن‏ها و تعامل‏های مطلوب
توضیح: کارکنانی که از هوش اجتماعی برخوردارند می‏توانند به سرعت عواطف اطرافیان خود را ارزیابی کنند و کلمات، لحن و حرکات خود را با آن‏ها سازگار کنند. این مهارت همواره برای کارکنانی که نیازمند همکاری و برقراری ارتباط همراه با اعتماد هستند کلیدی بوده است. هوش اجتماعی و عاطفی یکی از دارایی‏های حیاتی خواهد بود که به کارکنان انسانی نسبت به ماشین‏ها یک مزیت رقابتی می‏ بخشد.

3. فکر بدیع و انطباقی: مهارت در تفکر و یافتن راه حل‏ها و پاسخ‏هایی فراتر از عادت و عرف
توضیح: مطالعات بیانگر آن است که فرصت‏های شغلی به طور فزآینده‏ای بر موقعیت‏های شغلی مدیریتی و فنی با مهارت بالا و دستمزد بالا و موقعیت‏های شغلی همراه با مهارت پایین و دستمزد پایین مثل خدمات غذایی و پرستاری متمرکز می‏شوند. شغل‏های محدوده‏ی مهارت بالا شامل وظایف انتزاعی و شغل‏های محدوده‏ی مهارت پایین شامل وظایف عملی هستند. هر دو دسته‏ی این وظایف نیازمند تفکر بدیع و انطباقی هستند یعنی توانایی واکنش به شرایط غیر منتظره و منحصربه‏فرد که در لحظه اتفاق می‏ افتد.

4. شایستگی بین فرهنگی:  توانایی کار در شرایط فرهنگی گوناگون
توضیح: در دنیایی که واقعاً به‏طور جهانی به یکدیگر پیوسته است، کارکنان باید بتوانند در هر محیطی که باشند، کار کنند. در آینده سازمان‏ها بیش از پیش تنوع را به چشم پیشران نوآوری می‏بینند. پژوهش‏ها بیانگر آن است که آنچه یک گروه را هوشمند و نوآور می‏سازد ترکیبی از گروه‏های سنی، مهارت‏ها، رشته‏ها و سبک‏های کاری و فکری گوناگون است که اعضا با خود به‏همراه می‏آورند. بنابراین، تنوع در دهه‏ی آینده به یک شایستگی محوری برای سازمان‏ها تبدیل خواهد شد. کارکنان موفق در این تیم‏های متنوع باید بتوانند نقاط مشترک (ارزش‏ها، اولویت‏ها و اهداف مشترک) را شناسایی و بر اساس آن ارتباط برقرار کنند.

5.تفکر محاسباتی:  توانایی ترجمه‏ی حجم انبوه داده‏ها به مفاهیم انتزاعی و فهم استدلال مبتنی بر داده‏ها
توضیح: با افزایش نمایی حجم داده‏هایی که با آن‏ها روبه‏رو می‏شویم، نقش‏های بسیار بیشتری به مهارت تفکر محاسباتی به‏منظور درک این داده‏ها نیاز پیدا می‏کنند. استفاده از شبیه‏سازی با پررنگ‏شدن نقش آن در تصمیم‏گیری‏ها به یک تخصص محوری تبدیل خواهد شد. واحدهای منابع انسانی شرکت‏ها و سازمان‏ها که هم‏اکنون به برنامه‏های کاربردی ساده مثل مجموعه‏ی مایکروسافت آفیس بها می‏دهند، انتظارات خود را بالا خواهند برد و به دنبال رزومه‏های خواهند بود که شامل مهارت‏های استدلال کمی و تحلیل آماری باشند.

6. سواد رسانه ای جدید: توانایی ارزیابی انتقادی و توسعه‏ی محتوایی که از قالب‏های رسانه‏ای جدید استفاده می‏کند و بهره‏گیری از این رسانه‏ها برای ایجاد ارتباط متقاعدکننده
توضیح: در دهه‏ی آینده قالب‏های ارائه‏ی مطالب از پاورپوینت پیشی می‏گیرند و همراه با آن انتظارات نسبت به توانایی کارکنان در تولید محتوا به استفاده از این قالب‏های جدید به‏طور چشم‏گیری افزایش پیدا خواهد کرد. نسل بعدی کارکنان باید در خلق و ارائه‏ی اطلاعات تصویری خود راحت باشند تا بتوانند مخاطبان خود را جذب و متقاعد کنند.

7. فرارشته ای بودن: داشتن سواد و توانایی درک مفاهیم در چند حوزه‏ی مختلف
توضیح: بسیاری از مشکلات جهان امروز پیچیده‏تر از آن هستند که بتوان با یک رشته‏ی تخصصی آن‏ها را حل کرد. این مشکلات چندوجهی به راه حل‏های فرارشته‏ای نیاز دارند. به گفته‏ی هوارد راینگلد «فرارشته‏ای بودن، چیزی فراتر از گرد هم آوردن پژوهشگرانِ حوزه‏های مختلف برای کار در تیم‏های چند رشته‏ای است، بلکه به معنای آن است که پژوهشگرانی تربیت کنیم که با زبان رشته‏های مختلف سخن بگویند».

8. ذهنیت طراحی: توانایی ارائه و توسعه‏ی فرآیندهای کاری و وظایف برای حصول نتایج مطلوب
توضیح: یکی از پژوهش‏های اخیر نشان می‏دهد که ارتفاع سقف، تأثیر مستقیمی بر ماهیت تفکر شرکت‏کنندگان دارد. در این پژوهش، آن‏هایی که در اتاقی با سقف بلندتر بودند، به واژگانی که با آزادی مربوط بودند، مثل «عدم محدودیت» یا «محیط باز» پاسخ مثبت‏تری دادند و بالعکس. این تأثیر بر احوال فرد، مستقیماً به فرآیندهای ذهنی منتقل می‏شود؛ آن‏هایی که در اتاق با سقف بلندتر بودند در ارتباط و به یاد آوردن واقعیت‏ها عملکرد بهتری داشتند. کارکنان آینده باید در ایجاد تغییر در محیط کاری خود به‏نحوی که توانایی انجام کار آن‏ها را ارتقا بخشد خبره شوند.

9. مدیریت ظرفیت شناختی: توانایی تمیز و پالایش اطلاعات از نظر اهمیت و فهم چگونگی افزایش عملکرد شناختی با استفاده از ابزارها و روش‏های گوناگون
توضیح: دنیای غنی از جریان اطلاعات در قالب‏های گوناگون و از منشاءهای گوناگون، مشکلِ اضافه‏بار شناختی را پررنگ‏تر می‏کند. سازمان‏ها و کارکنان، تنها در صورتی خواهند توانست جریان انبوه داده‏ها را به یک مزیت تبدیل کنند که یاد بگیرند چطور اطلاعات را به‏طور اثربخش پالایش و بر مهم‏ترین‏شان تمرکز کنند. نسل بعدی کارکنان باید روش‏های خاص خود را برای مقابله با مشکلِ اضافه‏بار شناختی توسعه دهند.

10.  همکاری مجازی: توانایی کار همراه با بهره‏وری، جلب مشارکت و حضور نشان دادن به‏عنوان عضوی از یک گروه مجازی
توضیح: فناوری‏های ارتباطی توانسته‏اند کارکردن، به‏اشتراک‏گذاری ایده‏ها و بهره‏وری را از همیشه آسان‏تر کنند، اما محیط کاری مجازی به مجموعه‏ی جدیدی از شایستگی‏ها نیز نیاز دارد. در حال حاضر، ما در حال یادگیری این نکته هستیم که روش‏هایی که از بازی وام گرفته شده‏اند، در جلب مشارکت جوامع مجازی عظیم، بسیار اثربخش هستند. حصول اطمینان از اینکه پلتفرم‏های جمعی دارای مؤلفه‏های معمول بازی مثل بازخورد آنی، اهداف روشن و چالش‏های مرحله به مرحله هستند، می‏تواند مشارکت و انگیزه‏ی افراد را به‏طور چشمگیری تقویت کند.

منبع:https://telegram.me/iran_hrm